Web Analytics Made Easy - Statcounter

هم‌میهن نوشت: کیمیایی از حیثی‌دیگر هم مهم است. او دغدغه دارد؛ دغدغه رهایی و شوریدن علیه وضعیت نامطلوب موجود. مسعود کیمیایی بیش‌از نیم‌قرن است که این دغدغه‌ها را با خود حمل می‌کند. او با ساختن فیلم، کار روشنفکری می‌کند یا لااقل می‌خواهد که چنین کند؛ البته با منطق و فرم خاص خودش. مثل هر روشنفکر دیگری گاهی‌اوقات موفق شده و فرمش در بستری که اثرش خلق‌شده، به‌قول‌معروف نشسته و توانسته سینمای ایران را گامی به جلو ببرد، خیلی اوقات، یا درواقع هرچه جلوتر آمده انگار که توفیق‌اش کمتر بوده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ای‌کاش فقط همان «قیصر»، «گوزن‌ها» یا «اعتراض» و «سرب» را ساخته بود یا لااقل این اواخر دیگر فیلم نمی‌ساخت. نه اینکه کسی حق داشته باشد به دیگری بگوید فیلمی بساز یا نساز یا چیزی بنویس یا ننویس؛ «ای‌کاش» اول جمله یعنی آرزواندیشی، یعنی که فقط دل‌مان می‌خواست چنین باشد. چنین بود که کیمیایی را با آن فیلم‌ها یاد می‌کردیم، نه با ساخته‌های متأخرش که هرکدام آدمی را متعجب می‌کند. متعجب از اینکه چطور یکی هم می‌تواند «گوزن‌ها» بسازد، هم «خائن‌کشی» را.

سینمای کیمیایی، سینمای قهرمان است. او نه ابایی دارد از اینکه بگوید ما به قهرمان نیاز داریم؛ به کسی که بیاید و نجات‌مان دهد یا لااقل انتقام‌مان را بگیرد، نه کسر شأن خودش می‌داند که امروز روز از قهرمان سخن بگوید. از این بابت کیمیایی قابل ستایش است. اینکه میان باور و گفتار او (اگر سینما را به‌مثابه سخن‌اش با جامعه در نظر بگیریم)، هم‌پوشانی وجود دارد. این فضیلت اگر برای هنرمند بخواهد به یک خلق تبدیل شود -خلقی که در مرحله اول بتواند خودبیانگری داشته باشد و بعدتر بتواند اثرگذار باشد- همه در مجرای فرم صورت می‌پذیرد. چیزی که کیمیایی سال‌هاست در آن موفق نشده است. کیمیایی اخیر از ناکام‌ترین فیلمساز‌هایی است که نتوانسته دغدغه‌هایش یا بهتر بگوییم باورهایش را در فرم زمانه‌اش چفت‌وبست کند و با تطورات زمانه پیش نیامده است.

گویی مسعود کیمیایی به این قول که «حرف مرد یکی است»، در زندگی‌اش بسیار باور داشته است. برای همین سال‌ها که حتی دهه‌هاست در پی تکرار خودش است. تکراری که هیچ‌وقت به کیفیت اول‌اش نشد و ازقضا هرروز کاریکاتورگونه‌تر شد. عناصر همیشگی کیمیایی در ساخته اخیرش که فیلم بود و سریال شد هم، تکرار می‌شود؛ رفاقت و خیانت. با همان فرمول همیشگی. رفاقت و خیانت البته عناصری تاریخمند نیستند. از ازل تا به ابد می‌توان درباره آن‌ها گفت، نوشت و اثر هنری خلق کرد.

حتی می‌توان با این همدل شد که کسی تعریف ذاتی‌ای نسبت به این مفاهیم داشته باشد. رفاقت را از ازل تا به ابد، یک‌چیز بداند یا بگوید الا و لابد فلان‌کار در حق فلان‌کسی که به ما وابستگی دارد، خیانت است. به این باور داشته باشد و استدلال کند که این مفاهیم با گذر زمان دستخوش تغییر نمی‌شوند، مفاهیم‌شان هم دچار تغییر شود، ذات مسئله همان است که بود. هرچند این‌باور امروز خریداری نداشته باشد و پای استدلالی‌اش لنگ بزند، باز می‌توان گفت که چنین نگرشی از یک هستی‌شناسی خاص می‌آید. اگر با همه این‌ها هم موافق باشیم، باز آنچه کیمیایی را در تکرار خودش چنین ناکام و بعضاً نزدیک به یک شوخی کرده، اصرار بر فرمی است که دهه‌هاست می‌خواهد آن را ول نکند. فرمی که زمانی جواب داده و برایش همه‌چیز آورده است. گویی فیلمسازی که همیشه در مذمت و قبح خیانت گفته است، دوری از فرمی که زمانی درست بوده و کار می‌کرده را خیانت می‌داند و می‌خواهد وفاداری را در نسبت با فرم‌اش هم زندگی کند. شعار ندهد و به آنچه می‌گوید، عمل کند و شاید برای همین به فرمی که ۵۰ سال پیش انتخاب کرده، کماکان چسبیده است.

«خائن‌کشی» در این میان از همه فراتر رفته است. گویی استاد دوست‌دارانش را فراخوانده است که؛ «بیایید فیلم بازی کنیم». کیمیایی این‌بار در تبدیل آنچه در ذهن‌اش می‌گذشته به یک اثر سینمایی، از همیشه ناموفق‌تر است. مثل ترجمه‌ای که ازنظر مترجم انجام شده و گمان می‌کند خوب هم انجام شده، اما برای دیگرانی که آن را می‌خوانند کاملاً بی‌معنا و نامفهوم است.

دوست مترجم و ویراستاری می‌گفت، یک ترجمه را همیشه باید کسی دیگر بخواند؛ مترجم، چون با متن درگیر است گمان می‌کند که برگردان به زبان مبدأ را به خوبی انجام داده است. کاربلد دیگری باید بیاید ترجمه را ببیند تا عیب و ایراد کار در بیاید یا اینکه بسنجد اساساً انتقال معنا صورت گرفته است یا نه؟ «خائن‌کشی» حکم ترجمه‌ای را دارد که برای خواننده بی‌معنا، گنگ و مغشوش است. از قال و قیل شبکه‌های متصل و آنان‌که به شخص ارادت دارند، نه به کیفیت‌اثر بگذریم، از تعریف و تمجید‌هایی که این‌روز‌ها از دوستداران کیمیایی درباره «خائن‌کشی» می‌شود هم. فیلمی که قرار بوده با هزینه بسیار، حسابی سروصدا به‌پا کند، ازقضا آن قسمتی‌اش مورد اقبال مردم قرار می‌گیرد که انگار فیلمساز در رودربایستی، تن به آن داده است.

همان قسمتی که تهیه‌کننده، سودای «بهمن مفید» شدن دارد و «فیلم بازی کند.» سکانسی که قرار بوده خیلی تاثیرگذار باشد و موردتوجه قرار بگیرد، هم موردتوجه قرار می‌گیرد، هم در بیننده حسابی اثر می‌گذارد، فقط نه از وجهی که مدنظر فیلمساز بوده، بلکه موقعیت رئال به فانتزی تبدیل شده و سکانس جدی به شوخی. سوای روایت گنگ و مغشوش فیلمنامه و بی‌شخصیتی و حتی تیپ‌نبودن کاراکتر‌ها -آن هم در داستانی که همه بارش بر دوش کاراکتر است- همین «فیلم بازی‌کردن»‌ها بزرگترین و گل‌درشت‌ترین نقطه‌ضعف آخرین اثر کیمیایی است. مایه حیرت است، کسی که آن بازی‌ها را در «گوزن‌ها» از بازیگرانش گرفته است، به این سکانس کمدی برسد که نوع بازی آقای تهیه‌کننده، دست‌مایه خنده خلق شود. کمیک‌شدن ناخواسته بعضی از سکانس‌های فیلم‌های کیمیایی البته مختص «خائن‌کشی» نیست؛ سال‌هاست هنگام اکران فیلم‌هایش در جشنواره به‌خصوص در جمع منتقدان، این واکنش بوده است. این‌بار چنان شور بود آش که به اینستاگرام و تلگرام کشیده و موجب خنده همگانی شد.
در سینمای امروز کیمیایی، نه به فیلم‌اش، بلکه به این می‌توان اندیشید که چرا امثال گدار، کن لوچ، اسکورسیزی، کلینت ایستوود و... در سالخوردگی فیلم‌تجربی می‌سازند یا اگر شاهکارهای‌شان را تکرار نمی‌کنند، کماکان فیلم‌های روپا و قابل‌تأمل می‌سازند و بزرگان سینمای ما فیلم‌های‌شان، کمدی‌ناخواسته می‌شود؟

به نظر که جواب این سوال یا یکی از دلایل مهم‌اش را در آخرین اثر مسعود کیمیایی می‌توان پیدا کرد؛ تبدیل‌شدن یک ایده به گعده. اینکه دوستان‌ستایشگر دور آدمی بیشتر از دوستان‌منتقد باشند، اینکه مناسبات غیرسینمایی را چنان ارحج به ذات سینما بدانیم که بازی‌های کاملاً جدی به شوخی‌های خنده‌دار تبدیل شوند. اینکه بعد از ساخت یکی، دو اثر موفقیت‌آمیز انبان جاه‌طلبی‌مان پر می‌شود و بعد از آن گعده دوست‌داران را جایگزین گروه همکاران کنیم. ولی دم آقای کیمیایی از هر دو بابت گرم؛ هم برای آن‌زمان که فیلم می‌ساخت، هم برای امروز که رفاقت را به سینما ترجیح می‌دهد. عمرش دراز باد.

منبع: فرارو

کلیدواژه: مسعود کیمیایی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل خائن کشی فیلم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۱۹۲۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تمام آنچه می‌خواستم روی پرده است/ نتیجه اعتماد به فیلمسازان جوان

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی گروه «هنروتجربه»، آیین رونمایی و نمایش ویژه فیلم سینمایی «روز مات» به کارگردانی محمود نوری و تهیه‌کنندگی محسن علی‌اکبری توسط گروه سینمایی «هنروتجربه» و با حضور سازندگان اثر، هنرمندان و اهالی رسانه در پردیس سینمایی چارسو برگزار شد. این فیلم با نگاهی از دریچه زبان و فرهنگ به یک روز از زندگی یک زوج ایرانی که درگیر مساله مهاجرت هستند، پرداخته است.

محسن علی‌اکبری تهیه‌کننده فیلم «روز مات» ضمن تشکر از مخاطبان و خوش‌آمدگویی گفت: از این‌که با یک کارگردان جوان به نام محمود نوری کار کرده‌ام و از این‌که جوانان ما خوش فکر هستند و همه دنیا را در همه زمینه‌ها مخصوصاً در بحث هنر تحت تاثیر قرار می‌دهند، افتخار می‌کنم. حضور این جوانان و این‌که مسیر توسط آن ها ادامه خواهد یافت به خصوص به کسانی مانند من که دیگر ریش‌ سفید کرده‌ایم، قوت قلب می‌دهد. با نگاهی که این جوانان خوب کشور دارند امیدوارم سینمای ما روز به روز بهتر شود و خدا را شکر آنچه که ما می‌بینیم حال چه در «هنروتجربه» باشد و چه در سینمای بدنه این است که همه جوانان فیلم‌های درخشانی ارایه کرده‌اند که یکی از آنها آقای محمود نوری است.

محمود نوری کارگردان «روز مات» با اشاره به این که این تجربه حاصل یک اعتماد ویژه و همین طور یک تعهد حرفه‌ای است، گفت: ایده اولیه این فیلم بیشتر از درگیری ذهنی خودم با مساله زبان و این‌که ما صرفاً با کلمات سر و کار نداریم و در واقع با ذهنیت و تاثیر زبان بر آن نیز روبه‌رو هستیم شکل گرفت. این که زبان می‌تواند سمبل خوبی باشد برای آنکه اختلافات فکری را که در جامعه وجود دارد به شکل نمادین در یک داستان خانوادگی نشان دهیم. در تجربه‌ای که به تماشا می‌نشینید زبان تبدیل به المانی می‌شود برای اینکه سعی کنیم بخشی از ماجرایی را که در جامعه‌ ما می‌گذرد، درک کنیم. اگر اعتماد دوستانی که در کار ایفای نقش کردند نبود این تجربه رخ نمی‌داد. این تجربه حاصل یک اعتماد ویژه همینطور یک تعهد حرفه‌ای بود و امیدوارم که این اعتماد هدر نرفته باشد.

وی با اشاره به چگونگی روند همکاری با محسن عل‌ی اکبری تهیه‌کننده فیلم گفت: آقای علی‌اکبری وقتی در جریان کار قرار گرفت و پذیرفت که همراه کار شوند از هیچ کمکی فروگذار نکرد و در واقع حمایت کامل داشت. او کوچک‌ترین دخالتی در کار من انجام نداد و تمام آنچه که می‌خواستم اجرا شد و تمام آنچه می‌خواستم در حال حاضر روی پرده است.

حامد ابافت بازیگر اصلی نقش مرد فیلم نیز گفت: خیلی خوشحالم بعد از مدت زمان طولانی که منتظر اکران بودیم بالاخره موعد اکران رسید و سرانجام می‌توانیم روی این پرده بزرگ فیلم را در کنار شما ببینیم و لذت ببریم.

فیلم سینمایی «روز مات» از ۱۲ اردیبهشت اکران خود را آغاز کرده است.

کد خبر 6095690 سید امیر شایان حقیقی

دیگر خبرها

  • تغییر در قانون پیش فروش مسکن، سرمایه‌های انبوه سازان را جذب می‌کند
  • آینده سازان، پیروز فینال نخست لیگ دسته یک حرفه‌ای بسکتبال
  • ستار اورکی از علاقه‌اش به موسیقی فیلم گفت/همکاری با مسعود کیمیایی
  • جنجال‌سازان مسابقات کشتی مازندران در انتخابی تهران!
  • تمام آنچه می‌خواستم روی پرده است/ نتیجه اعتماد به فیلمسازان جوان
  • هنرمندی که حاضر است برای دفاع از ایران و مردم جانش را فدا کند
  • خود را بدهکار خاک و مردم کشورم می‌دانم/ موسیقی بخشی از دکوپاژ در فیلم‌های کیمیایی است
  • تکلیف جایزه بزرگ جشنواره شهرنما چه شد؟
  • آینده‌سازان والیبال حریفان جهانی خود را شناختند
  • فیلم| روایت دیدار آینده‌سازان با رهبر انقلاب